سرودی که در این وبلاگ می شنوید سرود رسمی اعضای این موسسه فرهنگی است که موقتاً به خاطر نوشته های مرتبط با این موضوع در وبلاگم قرار دادم . اونها در هنگام خواندن این سرود به این صورت که در بالا می بینید می ایستادند و می خواندند ))
قسمت دوم :
خیلی از این دخترها حتی در نوجوانی هم از سواحل دریای کشور خود استفاده نکردند
در کشوری مثل لبنان که سواحل زیبایی داره خیلی از این دخترها اولین بار بود که دریا رو در ایران می دیدند چرا که عده ای با رعایت نکردن حقوق شهروندی و به اسم آزادی خیلی از شئونات اخلاقی رو در لبنان رعایت نمی کنند و عرصه رو به این قشر از آدمها تنگ کردند . و اونها در این سن یعنی 18 یا 19 سالگی هم هنوز نتوانستنده بودند از سواحل دریای کشور خود استفاده کنند.
اما اونها به ایران اومده بودند و اینجا دیگه وضع به گونه ای دیگر بود . اینجا طرح سالم سازی داشت . و احتمالاً اونها دیگه می تونستند دریا رو ببینند و در اون شنا کنند .
به دختران اجازه شنا در ایران داده نشد
اما هر کاری کردیم راضی به شنای خانم ها در طرح سالم سازی دریا ( ویژه خانم ها ) نشدند. با اینکه دخترها به شدت علاقه نشون داده بودند و شوق و علاقه رو می شد در چهرشون به راحتی دید اما مسئولینشون نذاشتند .
اونها می گفتند: در هیچ کشوری طرح سالم سازی وجود نداره و مردم ما درکی از طرح سالم سازی ندارند اگر خبری منتشر بشه که دختران موسسه کشافه المهدی در دریا شنا کردند، ذهنیت شنای مختلط در مردم نقش می بنده و دیگه نمی شه این قضیه رو براشون تشریح کرد و البته این قضیه برای ما عرف هم نیست .
دلمون خوشه طرح سالم سازی داریم !
بچه ها رو به دریا بردیم و هنوز مسئولینشون موافق نبودند که بچه ها در دریا شنا کنند .
وسایل مجسمه سازی شنی رو از قبل آماده کرده بودیم که بچه ها با خلاقیت خودشون مجسمه های شنی درست کنند . نزدیک طرح سالم سازی بانوان شدیم که ناگهان با سوت اخطار مراقب طرح مواجه شدیم که نباید نزدیک اونجا بشید .
رفتم به مسئول گروه گفتم : اونجا رو ببین اینها چیجوری مراقب هستند ...
گفت : البته همچین هم سالم سازی نیست ... اون بالا رو نگاه کن که اون مرد با چتر نجات بالا رفته ...
اون آقا رو نگاه کن که با جت اسکی داره دور می زنه ...
اینها همش اشراف داره به محوطه خانم ها ...
دیدم بنده خدا راست می گه، دلمون خوشه طرح سالم سازی داریم . آبرومون رفت .
مجسمه های شنی ایرانی و لبنانی
به هر حال بچه ها مشغول ساختن مجسمه هاشون شدند و به بهانه آب آوردن کمی هم تنشون رو به آب می زدند. در حال ساختن مجسمه، یکی از مربیان خودمون گفت: فلانی، دیدی دارن چی می سازن ؟ همش توپ و تانک و ...
گفتم: خب مگه بده ؟ ما الآن در حال جنگ هستیم دیگه ...
گفت : بابا چیه همش جنگ ، جنگ
گفتم : ببخشیدا جنابعالی اگه خواب باشی دشمن میاد تو سنگرت با لگد بیدارت می کنه . ما الآن خوابیم این رو قبول باید قبول کنی جناب مربی ...
بچه های لبنانی مجسمه های تانک، پرچم ملی، حرم امام رضا(ع)، غار ثور ، کعبه می شاختند و بچه های ما تمساح و لاکپشت و قورباغه ...
خنده دار و تاسف برانگیز بود ...