الآن اگه کسی بخواد صحبت از ازدواج سنتی کنه سایه آدم رو با تیر می زنند . می گن فکرت قدیمیه .
این چیزها مال قدیما بود . تا کی می خوای ذهنت آکبند بمونه  و یه دونه از اون خنده ها ...
متن زیر شاید به ظاهر کمی طولانی تر از مطالب گذشته باشد اما فکر می کنم به یکبار خواندن می ارزد مخصوصاً برای کسانی که هنوز وارد زندگی مشترک نشده اند .

چه خوبه که قبل از ازدواج یک منطق رو شاخص قرار داده تا در آینده خدایی نکرده با بم بستی در زندگی مواجه نشیم .
خوبه که در این یادداشت به اتفاق هم نگاهی به این دو مدل ازدواج سنتی و مدل جدید بندازیم و منطقی بررسی کنیم .

                      

ازدواج نوع جدید : (ارتباط دوستی قبل از ازدواج ):
شخصی که به دنبال این نوع ازدواج است  طبیعتاً به دنبال ارتباط و آشنایی با شخص مورد نظر در زمان قبل از ازدواج است و البته با هدف شناخت شخص مقابل و ازدواج با کسی که به او علاقه مند است.
اما  این ارتباط چگونه به وجود می آید ؟



چت؟ (نوشتن متن ) : در محیط اینترنت
پیامک ؟ (نوشتن متن ): در تلفن همراه
پسندیدن چهره ؟ : در محیط اینترنت - در کوچه و خیابان - محل کار - دانشگاه و ...
شنیدن صدا ؟ : تلفن یا ارتباط صوتی در اینترنت
پسندیدن اندام ؟ : در اینترنت - در کوچه و خیابان - دانشگاه - مهمانی ها - محل کار
پسندیدن اخلاق و شخصیت : در محل کار - کلاس درس - مهمانی ها و ...
پسندیدن نوع پوشش : چه مذهبی و چه غیر مذهبی
به هر حال ... هر کدام از این عوامل می تواند باعث شکل گیری یک ارتباط شود .
ارتباطی که آغاز تشنگی است .
تشنگی ای که در ذات هر انسانی نهفته شده یا همان نیاز .
نیاز به ارتباط ==> (مرحله بعدی ) نیاز به تبادل نظر و درد دل (به صورت متنی) ( شروع ایجاد علاقه ) ==>(مرحله بعدی ) نیاز به دیدن چهره(عکس) ==> نیاز به شنیدن صدا ==>نیاز به ملاقات حضوری ==>نیاز به دیدن و نگاه کردن ==>نیاز به لمس کردن ==> نیاز به رابطه جنسی
   
بعد از اینکه شخص با یکی از فاکتورهای معمول در آشنایی که در فوق هم به آن اشاره شد رابطه خود را شکل داد ، به طور آرام وارد مرحله علاقه و وابستگی می شود . علاقه ای که تشنگی ایجاد می کند . که به آن نیز اشاره شد .
                                                                   
بعضی ها در رابطه محدودیتی ندارند و بعضی ها به خاطر فرهنگ خانوادگی یا اعتقادات برای خود خط قرمز تعریف می کنند چه پسر و چه دختر .

                                      

اما تشنگی در حال پیمودن مراحل خود است . و نیاز به رفع تشنگی دارد  . چاره چیست ؟ ازدواج
اما ازدواج با چه کسی ؟ در این مدل طبیعیست .... با کسی که تشنه اوست . تشنه نگاه او ، تشنه محبت او ، تشنه صدای او ، تشنه لمس کردن او و ... و نه شخص دیگری .
و به خیال دو طرف خوب همدیگر را  شناخته اند .
اما بررسی منطقیِ مشکلات چه زمانی قرار است انجام شود ؟
خیلی از این اوقات اول رابطه شکل می گیرد ، علاقه به وجود می آید، وابستگی ایجاد می شود و بعد به فکر بررسی مقدمات ازدواج می افتند . در این مرحله منطق باید حکم فرما باشد اما وقتی احساس به میان می آید منطق ناخودآگاه کمرنگ می شود .
منطقی که باید امثال این مسائل را بررسی کند :
فرهنگ - فاصله جغرافیایی - آداب و رسوم - خلقیات خانواده ها - خلقیات فامیل - اعتقادات - راحتی و میزان صمیمیت جنس مخالف در فامیل و ...
بعضی وقتها اینقدر نیاز به برطرف کردن این تشنگی زیاد است که بررسی خیلی از این مسائل نادیده گرفته می شود . یا نمی خواهند که به آن حتی فکر شود .
پسرم : ما فرهنگمون به اونها  نمی خوره ...
بابا بعد از ازدواج درست می شه دیگه
دخترم : توی خونه اونها رفتی باید حجاب داشته باشیااااا .
مامان، من و حامد مشکلاتمون رو حل می کنیم . مهم اینه که ما همدیگه رو دوست داریم .
این دو بر اساس یکی از ملاکهای آشنایی که در بالا به آن اشاره شدند با هم آشنا شدند . به این شکل نگاه کنید : (برای مثال : چهره زیبا یا با هدف رابطه جنسی - یا مثل آن)


مثال این شخص ، مثال کسی است که ناخود آگاه خود را در یک اتاق محصور کرده ( وابسته شده ) و پشت دیوار را نمی بیند (به بررسی مسائل دیگر نمی پردازد )
ازدواجی شکل می گیرد که چند مسئله سطحی آن حل شده است (چهره زیبا- اندام مناسب - مهربانی یا    ... ) و بقیه مسائل مهم آن مبهم باقی مانده .
ازدواج شکل می گیرد و بم بست هایی که یکی پس از دیگری به وجود می آید . فاصله جغرافیایی - اخلاق و رفتار خانواده همسر - فامیل - اعتقادات و .... سرانجام جدایی
و آن وقت به همین راحتی آمار طلاق بالا می رود .
البته نوع دیگری آشنایی قبل از ازدواج صورت می گیرد که بر اساس پسندیدن شخص به دلیل اعتقادات، طرز تفکر و ایدئولوژی وی می باشد که این قضیه می تواند تا حدودی برطرف کننده بعضی موانع باشد . با توجه به مکانی که رفت و آمد صورت می گیرد . مثل : کلاس های دانشگاه یا ... یا هیئت های مذهبی و ...

ازدواج سنتی (عدم ارتباط دوستی قبل از ازدواج ) :
در این ازدواج ، دختر از قبل بررسی شده و توسط افراد مختلف معرفی و تائید می شود .
از چه نظر ؟ از نظر فاکتورهایی که شخص برای ازدواج در نظر دارد . و مثال این شخص مثال کسی است که از بالا و با به سرنوشت خود نگاه می کند  و به درون این اتاقها اشراف دارد . و بعد از تائید هر کدام از این مسائل برای ازدواج اقدام می کند .


با شخص مورد نظر در چندین جلسه صحبت کرده . انتظارات و مسائل مطرح می شود . و اگر انتظارات و خواسته ها یکی نباشد این ازدواج شکل نخواهد گرفت چون مقاومتی به خاطر وابستگی طرفین  وجود نخواهد داشت . اینجا منطق حکم خواهد کرد نه احساس
در واقع ازدواجی منطقی شکل خواهد گرفت که قبل از ازدواج وابستگی و محبت وجود نداشته باشد . چون این عوامل باعث میشود تا نتوان مسائل را آنجور که باید دید و بررسی کرد .
البته مسائل ذکر شده دلیل بر این نیست که یک ازدواج نوع جدید حتماً به طلاق می کشد یا یک ازدواج سنتی حتماً دوام دارد . در طول دوران زندگی مسائل غیر قابل پیش بینی ای پیش می آید که خیلی وقتها خارج از تصور و برنامه ریزی دراز مدت ما بوده و نتیجه آن چیزی می شود که انتظار آن نبود .
ولی وقتی می شود با کمی فکر و منطق و تدبر جلوی مشکلات را گرفت ، تا آنجا که امکان دارد از شکل گرفتن مشکلات جلوگیری کنیم .
 
                                     حالا منطق شما کدام نوع ازدواج را تائید می کند ؟