نکته : (( سرودی که در این وبلاگ می شنوید سرود رسمی اعضای این موسسه فرهنگی است که موقتاً به خاطر نوشته های مرتبط با این موضوع در وبلاگم قرار دادم . اونها در هنگام خواندن این سرود به این صورت که در بالا می بینید می ایستادند و می خواندند ))
شروع اردو در مازندران :
هفته گذشته خاطرات زیبایی در دفتر خاطرات زندگیم نوشته شد .
سالهای سال بود که عشق به حزب الله لبنان در درونم موج می زد و حتی آرزو داشتم به کشور لبنان سفر کنم تا در کنار رزمندگان حزب الله، مقابل دشمن صهیونیستی مبارزه کنم اما نشد .
اما هفته قبل گروهی از دختران موسسه فرهنگی کشافه المهدی که زیر نظر حزب الله لبنان اداره می شد به ایران آمدند و در بین مسیر قم و مشهد (در چالوس ) توفیق این رو داشتیم که در اردوگاه شهید مهدی زاده ( دلگشا ) چالوس از طرف کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مازندران میزبان اونها باشیم . اونها حال و هوای حزب الله لبنان رو به اینجا اوردند و در اون فضا منتشر کردند .
این سفر حاشیه های زیادی داشت که نمی خوام در این یادداشت به همه اونها بپردازم . البته انشالله در یادداشت های بعدی به اون خواهم پرداخت .
نکته های زیبایی در این اردو دیدم که سعی می کنم چند تا از اونها رو بیان کنم .
- اول که وارد اردوگاه شدند شروع کردند به خوندن سرودهای مخصوص گروهی که هم شکل حماسی و هم شکل شاد و اردویی داشت . البته با محتوای اعتقادی و سیاسی .
مثل اعلام بیزاری از رژیم صهیونیستی و ارادت نسبت به امام خمینی، امام خامنه ای و سید حسن نصرالله ...
دیگه براشون فرقی نداشت کجا هستند، جنگل، دریا، داخل اتوبوس ( به هر حال اون سرودها رو می خوندند ) و این واقعاً روحیه حماسی اونها رو به رخ دیگران می کشید . چیزی که من واقعاً ازش لذت می بردم .
- حجاب اونها که معرف شیعه بودن و البته لبنانی بودن اونها بود مثل یک مروارید گرانبها روح زیبای اونها رو به نمایش می گذاشت و زیبایی معنوی خاصی به اونها می داد .
این مسئله مهمیه که اگه عفت، پاکی، نجابت و در کل ایمان هر کسی تقویت بشه اون شخص روح خودش رو پرورش داده و به جای اینکه زیبایی جسمش به چشم بیاد زیبایی روحش خودنمایی می کنه و اون چیزی بود در این بچه ها دیده می شد . البته باید بگم که ما توی ایران خودمون هم از اینجور آدمها فراوون داریم . نه تنها در ایران و لبنان بلکه هر کسی در هر جایی که از این زیباساز روح یعنی اسلام استفاده کنه . همون نتیجه رو خواهد داشت .
یک چیز زیبای دیگه هم دیدم و یاد گرفتم . اینکه هر وقت اسمی از امام زمان(عج) برده می شد دست راست رو به احترام، بر روی سر می گذاشتند و هنگام خواندن دعای سلامتی آقا امام زمان(عج) از جا بلند می شدند .
این، حداقل کاری هست که برای نشان دادن ارادت به آقا امام زمان می تونیم انجام بدیم که خیلی از ماها از اون غافلیم اما این خواهران شیعه ما به زیبایی و ناخواسته اون رو به ما یاد دادند.
بقیه خاطرات زیبای این اردو رو در یادداشت های بعدی خواهم گفت . البته باید ببینیم چقدر دوستان حوصله دارند بخوانند . البته اولی رو سعی کردم خیلی کوتاه بنویسم .
ادامه دارد ... انشاءالله