• وبلاگ : نکته هاي جامانده
  • يادداشت : خاطره جالب
  • نظرات : 2 خصوصي ، 19 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مجيد 
    بقيش رو هم ميگفتي ديگه !!! عيب نداره من ميگم

    خلاصه دفعه بعد که رئيس جمهور اومد باز من و مجيد رفتيم استقبالش همون جا !! بعد وقتي همه جا شلوغ شد من و دوستم مجيد خسته و تشنه و گرسنه جلوي ماشين داشتيم ميدويديم يهو من غيبم زد و مجيد تنها موند

    بعد مجيد فکر کرد منو گرگ خورده ولي وقتي خوب دور و برش رو نگاه کرد ، ديد نه ، من رو گرگ نخورده من تو ماشين محافظ رئيس جمهور نشستم لم دادم و باد کولر نوش جان ميکنم

    اون وقت اين مجيد بيچاره دنبال ما ميدوييد و من همچنانم تو ماشين محافظ رئيس جمهور لم داده بودم ....

    به قول اون يارو : اِهه ، اِهيب ، اِهيب ....!!!!
    پاسخ

    عجب بي انصافي هستياااااااااتو از کجا پيدات شد مجيد ؟