• وبلاگ : نکته هاي جامانده
  • يادداشت : شوهر آکبند هم تمام شد ...
  • نظرات : 9 خصوصي ، 34 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + يه بنده خدا 
    سلام
    اين موضوعي که ميفرماييد بسيار صحيحه، بياييد از اونطرفشم نگاه کنيم، همين شوهرهاي آکبند ملاکهاشون از کجا به کجا تغيير کرده!
    من شخصا از نسل جواناني هستم که هيچ گونه ارتباطات آزادي رو تجربه نکردم، نه اين که بلد نبودم يا در شرايطش نبودم، هم دانشگاه رفتم هم در محيط کار بودم، هم از لحاظ ارتباط برقرار کردن مشکلي ندارم و هم به اينترنت پر سرعت دسترسي!ولي تنها چارچوب حرام و حلال الهي رو در همه ارتباطاتم لحاظ کردم و سعي در انجام ندادن مکروهات و انجام مستحبات داشتم
    خانواده مذهبي اي دارم و از لحاظ فرهنگي خداروشکر نسبتا خوبن و عيب و ايراد خاص و بارزي در خودم و خانوادم وجود نداره(البته بازم بعضي از مسائل سليقه ايه تقريبا)در کل عرض کردم
    با اين تفاسير خواستم عرض کنم طبيعتا در معرض انتخاب اين چنين شوهرهاي آکبندي که ميفرماييد قرار گرفتم، توجه ميفرماييد که من به عنوان دختر در معرض انتخاب جناب خواستگار قرار ميگرم در اين زمانه!
    خانواده و خود يک پسر آکبند مذهبي با اخلاق و داراي تحصيلات معمولي جامعه و صرفا با داشتن يک شغل، ديگر ملاک هاشون حيا دختر يا حجاب و متانت يا خانواده اون دختر نيست!بلکه بايد دختر از تمام جهات بهترين باشه!در تمامي موارد ظاهري بهترين باشه!از لحاظ زيبايي تک و خاص باشه!قد بلند باشه، خانواده پولداري داشته باشه، با هوووش باشه!چون آقا ميخوان هم پروژه ايه دانشگاهشون رو برگزينن انگار نه همراه زندگي!در دانشگاه دولتي درس خونده باشه! شاغل باشه! ولي نه تمام وقت! ووو
    بنده منکر بعضي اشتباهات رايج خانواده دختر در رد کردن ها نميشم وليبه نظر شما خوب نيست جمله آخر رو قابل توجه آقايون آکبند دم بخت هم بيان کنيم؟!
    پاسخ

    چشم در اين مورد هم خواهم نوشت شايد ...